اینجا یکی از جاهایی هست که خیلی از تجار و صاحبین مشاغل تولیدی در حوزه های مختلف تولید از سرتاسر دنیا آرزوی ورود، تثبیت و عرضه محصولات و خدماتشون رو به این کشور دارند. اینجا مسکو پایتخت کشور روسیه هست، کشوری که علی رغم فروپاشی هنوز مساحتی حدود دو برابر کل قاره اروپا رو در بر داره و کمتر از دو برابر وسعت کشور چین و آمریکاست. کشوری که از غربی ترین تا شرقی ترن شهرش یازده ساعت اختلاف زمانی داره. یعنی اینکه شرق روسیه در حال صبح شدنه غرب روسیه در حال شب شدنه.
روسیه بزرگترین کشور جهان و به عنوان یکی از کشورهای استراتژیک در حوزه های مختلف تجاری شناخته شده هست. فرصت های بی نظیر تجاری و سرمایه گذاری های سود آور در این کشور موجب شده تا تجار متعددی از سرتاسر جهان روسیه رو به عنوان قطب اقتصادی در اروپا و آسیا به شمار بیارن و یا اینکه در این بازه از زمان مشکلات عدیده ای در اقتصاد روسیه دیده میشه و لمس میشه ولی این کشور همچنان به لطف فرصت ها و چالش های تجاری و تجربه تولید ناخالص داخلی اقتصاد ویژه ای رو در خودش جای داده. چون تجارت جهانی به شدت مورد استقبال روس هاست و شرکت های چند ملیتی بسیار زیادی در این کشور وجود دارند که سرمایه گذاری های مشترکی رو با سرمایه گذاران روس مدیریت میکنند.
خیابان آربات، این خیابان به دو بخش آربات جدید و آربات قدیم تقسیم بندی میشه. در خیابان آربات جدید که امروز از میدان مانژ به سمت غربی هدایت میشه به عنوان یکی از شلوغ ترین و با شکوه ترین خیابان های مسکو شناخته شده هست. در این محل بوتیک های لوکس، رستوران های مختلف، مراکز خرید بزرگ با یکدیگر در حال رقابت هستند. در خیابان آربات قدیم هم ساختمان های تاریخی با سبک های مختلف معماری احاطه شده. آربات قدیم با معماری تاریخی و انرژی منحصر به فردی که از خودش به جلوه گذاشته یک روحیه خاصی به مسکو بخشیده.
مسکو به عنوان اولین و مهم ترین شهر تجاری در روسیه فرصت های شگفت انگیز بسیار زیادی رو در درون خودش جای داده و در همین راستاست که مدیریت اقتصادی در مسکو به بخش های خصوصی کوچک و بزرگ واگذار شده و همین امر باعث جذب قابل توجهی از سرمایه گذاری های خارجی در این شهر بزرگ از روسیه شده است. همچنین از مسکو قطب اصلی حمل و نقل تجاری روسیه یاد میشه. مسکو به واسطه قرار گرفتن در نقطه مرکزی سرمایه گذاری های خارجی در ردیف برترین شهرهای تجاری جهان قرار گرفته.
چشمه و بنای تاریخی پرنسس توراندوخت
توراندوخت نام یکی از اپراهای معروف ساخته جاکومو پوچینی است که در اغلب سالنهای تئاتر و اپرای جهان بارها و بارها اجرا شده. این اپرا که از هفت پیکر نظامی الهام گرفته شده ماجرای شاهزاده خانمی است که خواستگارانش را در برابر معمایی قرار می دهد و … مجسمه طلایی رنگ این شاهزاده خانم را آلکساندر بورگانف ساخته و جلوی تئاتر واختاگونووا نصب کرده اند. در اصل مجسمه بر روی یک آبنما نصب شده و به هر حال از جاذبه های خیابان آربات است و گردشگران برای عکس گرفتن با این شاهزاده خانمِ دست نیافتنی چند دقیقه ای وقت صرف می کنند.
همه جای دنیا فعالیت در حوزه صادرات و واردات به عنوان بخشی از فعالیت های جذاب، پر سود و صد البته پر زحمت و پر استرس شناخته شده هست و افرادی که قصد فعالیت در حوزه تجارت بین الملل رو دارن باید حتما تاثیرات مثبت و منفی اون رو هم به خوبی خوب شناسایی کنن تا بتونن نسبت به چالش های پیش روش موفق تر عمل کنن.
کلیسای جامع سن باسیل یک کلیسای جامع در میدان سرخه که به دستور ایوان مخوف و به یادبود فتح کازان و آستاراخان بنا شد و در زمان تاسیس مرتفع ترین سازه شهر مسکو محسوب میشد. گفته میشه که ایوان مخوف چنان تحت تاثیر معماری این کلیسا قرار گرفت که دستور داد تا چشم های معمار اون رو یعنی (یاکولکوف) رو کور کنند تا دیگه نتونه بنایی به این زیبایی رو طراحی کنه تا روزی رقیب این سازه بشه.
برخلاف برخی از افکار غیر متخصص و ناکارآمد که معمولا در بین دلالان به وضوح مشاهده میشه، تجارت با کشور روسیه بسیار شیرین، امن و راحته. این کشور به شدت در حال به روز نگه داشتن خودش نسبت به بالا بردن سازوکارها و استانداردهای تجاری برای فعالین اقتصادی داخلی و خارجی هست که اگه این سازوکارها توسط فعالین اقتصادی به خصوص فعالین اقتصادی خارجی در خاک روسیه رعایت بشه صاحبین مشاغل با کمترین ضریب شکست در تجارتشون مواجهه خواهند شد.
بعضا به صورت میدانی مشاهده میشه که برخی از کسب و کارهای ایرانی علی رغم شروع طوفانی، روند موفقی با بازار کشور روسیه دارند که بعد از مدت زمانی کوتاه با چالش های شکست مواجهه میشن که البته کارهای موفقی هم هستند. پس از گذشت مدت زمانی روند صعودیشون سیل نزولی به خودش میگیره. لذا با توجه به اینکه روابط دیپلماسی و اقتصادی ایران و روسیه در تاب ترین موقعیت خودش قرار گرفته، وجود یک متخصص تجاری و آشنا به کشور روسیه لازمه هر کسب و کاریه که در حوزه صادرات و واردات با این کشور در حال فعالیت هستند.
الکساندر سرگیویچ پوشکین، شاعر و نویسنده روسی سبک رومانتیسیسم است. او در ۶ ژوئن ۱۷۹۹ در شهر مسکو چشم به جهان گشود و در ۱۰ فوریه ۱۸۳۷ در سن پترزبورگ درگذشت. پوشکین بنیان گذار ادبیات روسی مدرن به حساب می آید و برخی او را بزرگ ترین شاعر زبان روسی می دانند. پوشکین افزون بر آنکه شاعر بزرگ روسیه به حساب می آید، نمایشنامه نویس، نثرپرداز و منتقد ادبی نیز بود. اشعار وی در دوران دبیرستان با نقاب قراردادی مکتب کلاسیک عرضه شد و شعرهای آغازین دهه ۱۸۲۰، در سبک رمانتیسم ارائه گردید. او به فرهنگ عامه روس هم دلبسته بود و چند قصه و ترانه عامیانه هم تصنیف کرده همانند «قصه خرس ماده» (۱۸۳۰)، «داماد» (۱۸۲۵) و «قصه ماهیگیر و ماهی» (۱۸۳۳). حماسه های منظوم پوشکین مثل «فواره باغچه سرای» در ۱۸۲۴ انتشار یافت، موجب کامیابی او بود. گفته می شود این اثر محبوب ترین شعر او در دوران حیاتش بود.
روسیه از تاثیرگذارترین کشورهای اتحادیه اوراسیا در حوزه تجارت به شمار میره که شامل کشورهایی همچون: خود کشور روسیه، بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و ارمنستان میشه. پس اگه تولیدکنندگان بتونن صادرات موفقی به این کشور داشته باشند در قدم های بعدی به راحتی میتونن وارد بازار کشورهای اتحادیه اوراسیا بشن. این به معنای فرصتی بینظیر برای فعالین اقتصادی به رهبری قدرت های اقتصادی نوظهور و کشورهای عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا که در حوزه تجارت خارجی با کشور روسیه خواهان فعالیت تجاری هستند.
مجسمه یادبود ولادیمیر مقدس، یک بنای یادبود 17 متری است که در شهر مسکو و در نزدیکی کاخ کرملین قرار دارد. این مجسمه به افتخار ولادیمیر مقدس، یکی از قدیسان کلیسای ارتدوکس روسیه و شاهزاده کییف، ساخته شده است.
موزه دولتی روسیه به عنوان اولین موزه هنری روسیه در سال ۱۸۷۲ به دستور امپراطور الکساندر سوم تاسیس گردید، سپس در سال ۱۸۹۵ امپراطور نیکلاس دوم دستور ساخت ساختمان جدید را داد و بعد از بازسازی های انجام شده در نهایت در سال ۱۸۹۸ به طور رسمی افتتاح گردید. در ابتدا این ساختمان کاربری های متفاوتی داشته اما در نهایت به موزه تبدیل شده است و مجموعه ای از کارهای هنری جمع آوری شده از کاخ زمستان، گاتچینا و الکساندر، آکادمی هنر و موزه آرمیتاژ به این موزه انتقال داده شدند. امروزه مجموعه ای بیش از ۴۰۰ هزار اثر هنری از هنرمندان روسی برای بازدید علاقه مندان در این مکان به چشم می خورند که به عنوان یکی از پیشرفته ترین مجموعه های هنری، مرکز تحقیق و مطالعه در مورد همه موزه های هنری جهان یاد می شود.
پروژه ساخت این موزه توسط دو معمار مشهور به نام های شروود و سیمنوف در میدان سرخ و مرکزی ترین نقطه مسکو روبه روی کلیسای جامع سنت باسیل طراحی شد. بیرون بنای موزه دولتی تاریخ روسیه بسیار دیدنی و زیباست که با رنگ های قرمز و سفید و سبز تزئین شده است. برج های مربع شکل کاخ با سقف های هرمی پوشانده شده و خطوط سفید رنگ نیز پنجره های موزه را نصف کرده اند. نمای بیرونی موزه دولتی روسیه در میدان سرخ مسکو توجه همگان را به سوی خود جذب می کند، طوری که امکان ندارد کسی متوجه این بنا نشود. در داخل این موزه نیز از معماری شگفت انگیزی استفاده شده است، با اینکه موزه ۲۰۰ سال پیش تاسیس شده اما هنوز تازگی دارد و تماشای نقاشی ها و تزئینات روی سقف ها و دیوارها گردشگران زیادی را ترغیب میکند تا از این مکان زیبا دیدن کنند.
موزه تاریخی دولت روسیه به عنوان موزه ملی روسیه یاد می شود که می توانید صنایع دستی تاریخی و بناهای یادبود را از دوران باستان تا دوران مدرن تماشا کنید. آخرین بخش مربوط به این موزه نیز در سال ۲۰۰۶ تکمیل گردید و در نهایت، موزه امروزی دارای ۳۹ سالن در دو طبقه است و تاریخ روسیه را از قدیمی ترین روزها تا ابتدای قرن بیستم نمایش می دهد که شامل اشیای باستان شناسی، دست نوشته ها، اولین کتاب های چاپ شده، شمایل های باستانی، جواهرات، شاهکارهای سرامیکی و شیشه ای، لباس های ملی و خیلی از موارد دیگر است که فقط باید از نزدیک ببینید.
در طبقه دوم State Historical Museum نیز می توانید دوره های مختلف تاریخ روسیه مانند جوامع اولیه روسیه، روسیه باستان، چند بخشی بودن روسیه، جنگ با مهاجمان خارجی، یکپارچه شدن این کشور، فرهنگ روسیه و کشف سیبری را تماشا کنید. همچنین برای افرادی که نقاشی دوست دارند آدرس همین جاست؛ آثار ارزشمند بسیاری از نقاشان معروف در این موزه قرار داده شده اند. موزه دولتی تاریخ روسیه به قدری وسیع است که برای تماشای آثار باید حدودا ۳ کیلومتر پیاده روی داشته باشید و حدودا دو ساعت وقت بگذارید تا از همه قسمت های این بنا دیدن کنید.
یکی از بزرگترین اشیایی که در موزه دولتی تاریخ روسیه به نمایش گذاشته شده است، قایق تفریحی بزرگی است که از ساحل رودخانه ولگا کشف شده است. بقیه آثار و اشیای طلایی نیز به جای مانده از قبیله سکاها، نسخه های خطی و طومارها و نوشته هایی بر روی پوست درختان مانند غان، سرامیک محلی روسی و اشیای چوبی ارزشمند هستند که در این موزه به چشم می خورند. در کتابخانه موزه ملی تاریخ روسیه نیز بسیاری از نسخه های خطی باستانی و بزرگترین مجموعه سکه جمع آوری شده نگهداری می شوند. نکته جالب توجه در مورد این موزه اینست که میلیون ها اثر تاریخی از جای جای این کشور جمع آوری شده اند. بخشی از موزه نیز به نمایش آثار نقاشی های زیبای هنرمندان روسیه تعلق دارد، تابلوهای نقاشی با سبک های گوناگون از قرم هجدهم تا قرن بیستم وجود دارند. مجسمه های طلایی و فلزی از الهه ها و خدایان نیز بسیار دیدنی هستند. در بخش قرون وسطی موزه نیز آثار تئاتری مانند تاریخ، سنت و شعر و موسیقی فرهنگ روس ها را خواهید دید.
یکی از بهترین روش ها برای دسترسی به موزه دولتی تاریخ روسیه، استفاده از مترو است. نزدیک ترین ایستگاه مترو به موزه ایستگاه اوخوتنی ریاد نام دارد. در هنگام پیاده شدن تابلوی به سمت موزه تاریخ را خواهید دید که این تابلو را پیش گرفته و به موزه برسید.
گئورگی ژوکوف
گِئورگی کُنستانتینوویچ ژوکوف (زادهٔ ۱ دسامبر ۱۸۹۶ – درگذشتهٔ ۱۸ ژوئن ۱۹۷۴)، معروف به «مارشال ژوکوف»، فرمانده نظامی و سیاستمدار اتحاد جماهیر شوروی بود. بسیاری او را موفقترین فرمانده زمینیِ جنگ جهانی دوم میدانند. شهر برلین به دست او گشوده شد. نیروهای او نخست رایشتاگ را بهدست آوردند و شکست آلمان نازی را اعلام کردند. پس از آن، ژوکوف بهعنوان ژنرال پیروز در شهر مسکو رژه پیروزی رفت.
پس از جنگ، استالین او را به مأموریتهای بیارزشی که درخور او نبود فرستاد. با به قدرت رسیدن نیکیتا خروشچف، ژوکوف، که به او در حذف لاورنتی بریا کمک کردهبود، دوباره به ساختار قدرت بازگشت.
زندگی او در روستای استرلکوفکا در شهرستان کالوگا بهدنیا آمد. پدرش کشاورز و پینهدوزی بود که مدتی در مسکو کارگری کردهبود. مادرش، اوستینیا، زنی قوی بود که برای کمک به گذران خانواده کار میکرد. ژوکوف بعد از رسیدن به نوجوانی برای کار در کارگاه یکی از خویشاوندان دور ولی متمولِ خانواده به مسکو رفت. با شروع جنگ جهانی اول، او مانند سایر جوانان برای خدمت در ارتش تزار نیکلای دوم فراخوانده شد.
او به دلیل پیشینه فقیر خود در زمان انقلاب اکتبر به بلشویکها پیوست و پس از نجات از بیماری تیفوس از سال ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۱ در جنگ داخلی شرکت نمود. ژوکف یک بار به دلیل سرکوبی شورش تامبوف در سال ۱۹۲۱ روبان سرخ دریافت نمود. در سال ۱۹۲۳ ژوکف فرمانده هنگ شد و در سال ۱۹۳۰ فرمانده تیپ گردید. او فردی باهوش و معتقد به دیسیپلین و بسیار سخت گیر و مقرراتی بود. او معتقد به استفاده از سختافزار زرهی در جنگ بود. وی در سالهای ۱۹۳۷ تا ۱۹۳۹ از تصفیههای خونین استالین جان به در برد.
در سال ۱۹۳۸ ارتش مغولی شوروی را ایجاد کرد و در مرز مغولستان و ایالت منچوکوی چین که تحت تصرف ژاپن بود با ارتش چینی ژاپن به نام ارتش کوانتونگ به شکلی غیررسمی به جنگ مشغول شد. با این عمل او ارتش ژاپن نیروئی به استعداد ۸۰ هزار نفر و ۱۸۰ تانک و ۴۵۰ هواپیما به نیروی خود افزود. ژوکف درخواست نیروی کمکی نمود و در ۱۵ اوت ۱۹۳۹ در حالی که جنگ در اروپا شعله کشیده بود در نبرد خالخین گل به نقاط ضعف ارتش ژاپن حمله کرد و در ظرف مدت کوتاهی موفق به شکست ارتش ژاپن شد.
به دلیل همزمانی این رویداد با جنگ دوم و تحتالشعاع قرار گرفتن آن، این رویداد هرگز مورد توجه قرار نگرفت اما ژوکف نشان اتحاد شوروی را دریافت نمود و در سال ۱۹۴۰ به مقام ژنرالی رسید اما با مخالفت استالین با وی او از مقام فرماندهی ستاد ارتش سرخ برکنار شد و جایش را به مارشال شاپوشنیکف داد. درژوئن سال ۱۹۴۱ وقتی آلمان نازی به روسیه حمله کرد ژوکف اولین فرماندهی بود که با صدور فرمان موسوم به نقشه شماره ۳ کمیسر دفاع خلق دستور حمله متقابل به ارتش آلمان و نابودی دشمن را صادر نمود درحالی که دیگر فرماندهان شوروی در وضعیتی انفعالی قرار داشتند. او دستور پیشروی بسوی شوالکی و تصرف آن را صادر نمود هر چند این عملیات با ناکامی مواجه شد.
در ۲۹ ژوئیه ۱۹۴۱ او به دلیل ارائه طرحی مبنی بر تخلیه اکرائین به دلیل غیرقابل دفاع بودن آن و مخالفت با استالین که خواهان دفاع از آن بود از فرماندهی بطور موقت برکنار شد. اما با حمله آلمان به مسکو او جایگزین تیموشنکو گردید و فرماندهی ارتش مرکز را برای دفاع از مسکو به عهده گرفت. او با انتقال ارتش آسیائی شوروی به جبهه مسکو موفق شد حمله ارتش آلمان به مسکو را دفع نماید و آنها را شکست دهد.
او در سال ۱۹۴۲ به استالینگراد فرستاده شد و موفق شد ارتش ششم آلمان را در آنجا محاصره و سپس به تسلیم وادار نماید. در سال ۱۹۴۳ او موفق به ایجاد رخنه در خط محاصره لنینگراد شد که از این رخنه به این شهر کمکهای غذائی ارسال میشد. ژوکف در سال ۱۹۴۳ در نبرد کورسک موفق شد آخرین حمله آلمان نازی در شرق را درهم بکوبد و توان تهاجمی آن کشور را نابود نماید.
ژوکف در سال ۱۹۴۴ فرماندهی عملیات بزرگ باگریشن را برعهده گرفت که نتیجه آن آزادسازی بلاروس و شرق لهستان از اشغال آلمان نازی بود. در سال ۱۹۴۵ او ارتش سرخ شوروی را در فتح برلین پایتخت آلمان فرماندهی نمود و در جلسه امضاء پیمان تسلیم و پایان جنگ به نمایندگی از شوروی حضور داشت.
پس از پایان جنگ او فرماندهی ارتش سرخ در اروپای اشغالی را بر عهده داشت ولی مغضوب استالین گردید و به فرماندهی یک بخش کوچک گمارده شد. با مرگ استالین او ریاست دادگاه بریا رئیس پلیس مخفی استالین را برعهده گرفت و بریا در این دادگاه به مرگ محکوم گردید. در دوره خروشچف او فرماندهی عملیات حمله به پراگ که در جریان آن شورش مردم مجارستان ضد رژیم کمونیستی توسط ارتش سرخ با بیرحمی سرکوب گردید و با نام بهار پراگ موسوم شد را برعهده داشت.
وی در دوره خروشچف ابتدا به کمیته مرکزی حزب کمونیست پیوست اما با ادعای خروشچف مبنی بر اینکه قصد داشتهاست ضد او کودتا نماید او را برکنار نمود. پس از خروشچف، برژنف او را دوباره به قدرت برگرداند اما نقش کوچکی به وی داد. ژوکف در سال ۱۹۷۴ در مسکو درگذشت.
یکی از نماد های زیبای شهر بسیار زیبای مسکو ، مجسمه کارگر و خانم کالخوز مسکو است که در خیابان پراسپکت میرا، روی یک ساختمان بزرگ واقع شده است.
این دو مجسمه که از جنس فولاد ضد زنگ ساخته شده اند 24.5 متر بلندی دارند، در دست زن یک داس و در دست مرد نیز یک چکش قرار دارد. که این نماد صنعتی شوروی و کشاورزی جمعی است.
این نماد چکش و داس روی پرچم اتحاد جماهیر شوروی نیز قرار دارد.
این مجسمه معروف “کارگر و زن کالخوز” توسط ورا موخینا برای پروژه بورین یوفان، معمار، در نمایشگاه جهانی پاریس در سال 1937 به نمایش در آمد.
مجسمه کارگر و خانم کالخوز در نزدیکی ایستگاه متروی VDNKH مسکو در روسیه واقع شده است.
در سال 1947 سینمای روسیه، مجسمه کارگر و زن کالخوز را آرم استودیوی فیلم Mosfilm قرار داد.
این مجسمه تاریخی در 28 نوامبر 2009 بازسازی شد و در محل VDNKH مسکو قرار گرفت. این مجسمه 24.5 متری را روی پایه های 10 متری قرار دادند که بلندی آن به 34.5 متر می رسد.
برج تکامل که به روسی به برج Башня Эволюция معروف است.
این برج توسط RMJM و Philipp Nikandrov طراحی شده، در مرکز تجارت جهانی مسکو واقع شده است. طرح آن مشابه شکل مارپیچی دوتایی DNA می باشد. به همین دلیل فرم ساختمان منعکس کننده دو نوار است که به دور یکدیگر پیچیده اند و نمادی از پیوند متقابل افراد، نسل ها و خانواده ها است. برج اولوشن مارپیچی با ارتفاع 236 متر، در زمینی به مساحت 2.5 هکتار قرار گرفته که 2 هکتار از آن یک میدان تفریحی شهری محسوب میشود که به صورت تراس هایی سبز می باشد.
این برج 53 طبقه دارد که هر طبقه 3 درجه می چرخد و چرخش کلی برج به 156 درجه در جهت عقربه های ساعت می رسد. نمای برج بزرگترین “شیشه خمیده سرد” ابتکاری در جهان را دارد و انعکاس شناور و یکپارچه ای را به وجود می آورد که تصویر پانورامایی معکوس از شهر مسکو با 90 درجه چرخش ارائه می دهد. پروژه برج اولوشن بسیار پیچیده بود که به لطف دانش فنی آن و با ارئه راه حل جهانی “نورپردازی پویا” (که هم برای فضاهای خارجی و هم برای دفاتر داخلی مورد استفاده قرار گرفت) با موفقیت به پایان رسید. برجسته ترین ویژگی برج، نمای نمایشی و رسانه ای آن است که گفته می شود بزرگترین نوع آن در آسیا می باشد.
این برج پیچشی دارای تقریبا 85000 مترمربع امکانات خرده فروشی و تفریحی و 85000 مترمربع با کاربری های عمومی و دفاتر اداری درجه یک و همچنین پارکینگ با مساحت بیش از 36000 مترمربع می باشد. “کرون” (تاج) که از دو طاق پیچ خورده تشکیل شده، در بالاترین قسمت برج، هلی پد (فضای فرود هلیکوپتر) و در سقف طبقات 51 و 52، عرشه های روباز تماشا را با بهترین نمای پانوراما از شهر مسکو ارائه می دهد.
برج اولوشن در مسابقه Emporis Skyscraper Award 2015 عنوان رتبه دوم را به عنوان بهترین آسمان خراش جهان کسب نمود. نامزد دریافت جایزه 2016 MIPIM Awards شد. علاوه بر این، به عنوان بهترین ساختمان اداری مسکو در سال 2015 انتخاب شد، جایزه بزرگ و ملی 2015 Glass in Architecture Competition (مسابقه شیشه در معماری) را دریافت کرد و در مسابقه 2015 National NOPRIZ Awards برنده رتبه اول شد.
پارک ودنخا
این پارک یکی از مشهورترین پارک های مسکو است. پارک ودنخا که روزگاری یک بازارچه محلی بود در زمان اتحاد جماهیر شوروی که فروشندگانی از تمامی بلوک های اتحاد جماهیر شوروی محصولات خود را در این بازارچه عرضه و به فروش می رساندند. ساختمانی که امروزه در وسط این پارک از زمان استالین به یادگار مانده زمانی غرفه های متعددی داشته است که در این غرفه ها بازارچه های باشکوهی دایر می گردید. اکنون این ساختمان محلی برای اجرای موسیقی های کلاسیک و فاخر روسی شده است. این پارک که مزین به فواره های بسیار و زیبا است برای توریست ها بسیار جذاب و دیدنی و دوست داشتنی است. شهر بازی بسیار خوب و مجهز و آکواریوم و مرکز خرید بسیار مدرن و بزرگی در نزدیکی این پارک واقع شده است.
این نمایشگاه و پارک زیبا و بزرگ در شمال شرقی مسکو و در نزدیکی ایستگاه مترویی به همین نام است. حروف (V.D.N.Kh) خلاصه کلمات روسی نمایشگاه دستاوردهای اقتصادی اتحاد شوروی است. سالن های نمایشگاه پس از فروپاشی شوروی در اختیار شرکت های تجاری قرار گرفت.
تاریخچه این پارک
پارک ودنخا مسکو روسیه در سال ۱۹۳۹ با عنوان نمایشگاه سراسری کشاورزی گشایش یافت. در دوران جنگ نمایشگاه تعطیل و در سال ۱۹۵۴، ۱۰ سال پس از جنگ مجددا بازگشایی شد.
در سال ۱۹۵۹ این نمایشگاه از انحصار محصولات کشاورزی خارج شد و به تمامی محصولات تولیدی اختصاص یافت. هر یک از جمهوری های شوروی سابق برای خود سالن مخصوص داشتند. ودنخا دارای ساختمان ها، مجسمه ها و دیگر نمودهای معماری بسیار زیبا است. محوطه نمایشگاه آن قدر بزرگ است که تماشای تمام بخش ها در یک روز میسر نیست. دریاچه مصنوعی، میدان ویژه نمایش و مسابقه حیوانات اهلی، چند شهر بازی، گلخانه و غیره از دیگر دیدنی های این محل است. در بسیاری از جشن ها و روزهای شادی در این محل مراسم متعددی برگزار می شود. امروزه این نمایشگاه به بازاری برای عرضه کالا و یا به عبارتی دیگر نمایشگاه دستاوردها و بازار محصولات خارجی و داخلی تبدیل شده است.
این مقبره یادبودی از سربازان کشته شده در جنگ جهانی دوم است که در کنار آن یک جایگاه ستاره شکل برای مشعل وجود دارد که همیشه روشن است. این آرامگاه نمادین در کنار مقبره لنین قرار دارد.
هر کشوری یک بنای یادبود از سربازان گمنام که برای دفاع از سرزمین خود در جنگ کشته شده اند دارد مانند بناهای یادبود در واشنگتن، یونان و مسکو ی روسیه. پنجاه سال پیش در نزدیکی دیوار کرملین مقبره ای به نام آرامگاه سرباز گمنام ساخته شد. آرامگاه سرباز گمنام با یک مجسمه ی غم انگیز و به همراه یک آتشدان در باغ الکساندر و در پای دیوار کرملین نزدیک به بخش شمالی آن واقع شده است. این مقبره متشکل از یک کلاه نظامی و پرچم از جنس سنگ و یک ستاره ی پنج پر شعله ور از جنس برنز می باشد که این ستاره همیشه شعله ور است. دو سرباز با لباس نظامی و اسلحه از آن محافظت می کنند که دیدن این گارد منظم از نکات خاص این آرامگاه به شمار می رود. آرامگاه سرباز گمنام یک بنای یاد بود برای قدردانی از شجاعت سرباز گمنام شوروی و همچنین تمامی کشته شدگان جنگ جهانی دوم ساخته شده است.
مقبره سربازان گمنام مسکو، یادمانی از جنگ، برای سربازان شوروی کشته شده طی جنگ جهانی دوم است. در بازدید ازکاخ کرملین و باغ الکساندر، این یادمان را از دست ندهید.
این محوطه خیلی بزرگ نیست و توسط دو سرباز محافظت میشود. در زمان جنگ مسکو در سال ۱۹۴۱، سربازان کشته شده در گوری جمعی نزدیک به زلنوگرادzelenograd دفن شدند .
آرامگاه سرباز گمنام علامتی از محل توقف آلمانیها میباشد که قصد رسیدن به مسکو را داشتند.
نقطه صفر کیلومتر مسکو
نقطه صفر شهر مسکو جایی است که تمام مسافت ها از آن محاسبه می شوند. این نقطه در زمان امپراطوری روسیه در شهر سنت پترزبورگ که پایتخت سابق این کشور بوده است، قرار داشت. مسکو پایتخت کشور روسیه، شهری بزرگ است که مساحتی به وسعت 2511 کیلومتر مربع را در بر داشته و بیش از 12 میلیون نفر جمعیت دارد. نقطه صفر امروزه در شهر مسکو که پایتخت روسیه است قرار گرفته است. این نقطه امروزه تبدیل به یکی از دیدنی های مسکو شده است که گردشگان زیادی در سفر با تور روسیه از آن دیدن می کنند. البته فقط 20 سال از زمان رسمی شدن آن گذشته است و یک جاذبه توریستی تازه و جدید محسوب می شود. نقطه صفر مسکو از یک صفحه برنزی تشکیل شده است.
بر اساس شواهد، این نشان مربوط به سال 1985 بوده است و به دلیل بحث هایی که بر سر قرار گرفتن در کدام نقطه کشور باشد، در گیر و دار اتفاقات تاریخی آن زمان روسیه مفقود شد. این نشان سر انجام در یک انبار در سال 1995 پیدا شد و به عنوان نمادی در شلوغ ترین جای شهر مسکو نصب شد و امروزه گردشگران بسیاری می توانند از آن بازدید کنند.
اقتصاد روسیه اقتصادی با درآمد نسبتا بالا، مختلط و در حال تحول و توسعه است که پنجمین اقتصاد بزرگ ملی در اروپا، یازدهمین کشور بر پایه تولید ناخالص داخلی اسمی در جهان و چهارمین از لحاظ برابری قدرت خرید است.
جغرافیای وسیع روسیه نقش مهمی در فعالیت اقتصادی آن دارد که برخی منابع تخمین میزنند روسیه بیش از ۳۰ درصد از منابع طبیعی جهان را در اختیار دارد. بانک جهانی ارزش کل منابع طبیعی روسیه را ۷۵ تریلیون دلار آمریکا تخمین زدهاست. روسیه برای دستیابی به بیشترین رشد خود، به درآمدهای انرژی متکی است. روسیه دارای مقدار زیادی نفت، گاز طبیعی و فلزات گرانبها است که سهم عمدهٔ صادرات روسیه را تشکیل میدهد.
روسیه یک ابرقدرت انرژی محسوب میشود. این کشور بزرگترین ذخایر اثباتشدهٔ گاز طبیعی جهان را دارد و بزرگترین صادرکنندهٔ گاز طبیعی است. همچنین دومین صادرکنندهٔ نفت است.
روسیه دارای صنعتی بزرگ و پیشرفته برای تسلیحات است، توانایی طراحی و ساخت تجهیزات نظامی پیشرفته از جمله هواپیمای جنگنده، زیردریاییهای هستهای، سلاح گرم و موشک بالیستیک کوتاهبرد، میانبرد و قارهپیما را دارد.
یوری گاگارین
یوری الکسییویچ گاگارین (متولد ۹ مارس ۱۹۳۴) فضانورد روسی و نخستین فضانورد جهان بود. یوری گاگارین در روز ۱۲ آوریل ۱۹۶۱ میلادی توسط فضاپیمای وُستوک-۱ به فضا رفت و به مدت ۱۰۸ دقیقه مدار زمین را یک دور بهطور کامل پیمود. عصر سفرهای فضایی انسان با این پرواز آغاز گشت.
یوری گاگارین پس از پرواز تاریخی خود به سمت ریاست مرکز آموزش فضانوردان در شهرک ستارهها انتخاب شد. در همین حین و در کنار شغل حرفهای خود، با بازدید و سخنرانی در شهرها و کشورهای گوناگون، نقش عمدهای در افزایش آگاهی عمومی در مورد سفرهای فضایی ایفا نمود. هشت سال پس از سفر فضاییاش، یوری گاگارین در یک سانحه هوایی کشته شد. گاگارین به خاطر سفر فضایی تاریخی خود تبدیل به ستارهای جهانی شد و نشانها و عنوانهای افتخار بیشماری از سراسر جهان دریافت کرد. شب ۱۲ آوریل هر سال به عنوان شب یوری گرامی داشته میشود و جشنها و گردهماییهایی در سراسر جهان به یاد نخستین فضانورد جهان برپا میگردد.
زندگینامه یوری گاگارین
یوری گاگارین در تاریخ ۹ مارس ۱۹۳۴ میلادی در روستای کلوشینو در نزدیکی شهر گژاتسک واقع در استان اسمالنسک در کشور روسیه (اتحاد شوروی) به دنیا آمد. نام شهر گژاتسک سالها بعد در ۱۹۶۸، به افتخار گاگارین به شهر گاگارین تغییر داده شد. پدرش الکسی ایوانویچ گاگارین (۱۹۷۳–۱۹۰۲)، و مادرش آنا تیموفیونا ماتویوا گاگارینا (۱۹۸۴–۱۹۰۳) هردو در یک مزرعه تعاونی به کار اشتغال داشتند. این زوج ۴ فرزند داشتند که یوری سومین آنها بود.
او در مدرسه دانشآموزی کوشا و درسخوان و به قول معلم مدرسهاش گهگاهی هم بازیگوش بود! او از کودکی به پرواز علاقه داشت، هواپیماهای مدل میساخت و کتابهای ژول ورن را با علاقه مطالعه میکرد؛ معلم ریاضی و فیزیک او در طول جنگ جهانی دوم خلبان نیروی هوایی شوروی بوده، و این موضوع شاید درعلاقه گاگارین به پرواز بیتاثیر نبوده باشد.
در سال ۱۹۴۹ پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، یوری در یک مدرسه شبانه فنی آهنگری در بخش ریختهگری به کارآموزی مشغول شد. در ۱۹۵۱ برای ادامه تحصیلات در هنرستان فنی ساراتوف قبول شد. همزمان با تحصیل در هنرستان، یوری که همیشه به پرواز علاقه داشت، به عضویت باشگاه هوایی ساراتف درآمد تا فوت و فن پرواز با هواپیمای سبک را فراگیرد. پشتکار بالای یوری باعث شد که در هنرستان و باشگاه پرواز بدرخشد، طوری که در سال ۱۹۵۱ با رتبه درخشان از هنرستان فارغالتحصیل شد و در سال ۱۹۵۵ هم نخستین پرواز انفرادی خود را با هواپیمای سبک یاک-۱۸ انجام داد.
دوران تحصیل یوری گاگارین
در ۱۹۵۵ پس از فارغالتحصیلی در هنرستان، یوری گاگارین به دانشکده نیروی هوایی اورنبورگ رفت تا پرواز با هواپیماهای نظامی را فراگیرد. مدت کوتاهی پس از پرتاب اسپوتنیک-۱ (اولین ماهواره جهان)، او در سال ۱۹۵۷ پس از دریافت مدرک خلبانی هواپیمای میگ-۱۵ با امتیازات بالا از آنجا فارغالتحصیل شد. در همان دانشکده بود که با همسر آیندهاش والنتینا گُریاچوا آشنا شد، و دو سال پس از فارغالتحصیلی، یوری و والنتینا در ۱۹۵۷ میلادی باهم پیوند زناشویی بستند.
گاگارین به عنوان خلبان هواپیمای میگ-۱۵برای مدتی در پایگاه هوایی لوستاری در منطقه مورمانسک در نزدیکی مرز روسیه و نروژ به خدمت مشغول شد، جایی که پرواز در آن، به خاطر آب و هوای سخت منطقه خطرناک محسوب میشد. یوری گاگارین جوان با ۱۵۷ سانتیمتر قد، مرد کوچکاندامی بود؛ نکتهای که بعدها در انتخاب او به عنوان کیهاننورد تاثیر داشت.
یوری روز یکم سپتامبر ۱۹۴۱ در روستای کلوشینو به دبستان رفت، اما در ۱۲ اکتبر همان سال روستای آنها را نیروهای آلمان نازی اشغال کردند و مدارس به مدت دو سال تعطیل شدند. همانند بسیاری از خانوادههای دیگر در شوروی، خانواده گاگارین در طول جنگ جهانی دوم با مشکلات زیادی مواجه بودند. نیروهای اشغالگر در سال ۱۹۴۳ خواهر و برادر بزرگترش زویا و والنتین را برای کار اجباری به اردوگاههای نازیها بردند، این دو تا پایان جنگ نتوانستند خانوادهشان را ببینند.
نخستین سفر فضایی دنیا توسط یوری گاگارین
یکی از دغدغههای دولتمردان و مسئولین سازمان فضایی شوروی، انتخاب تاریخی مناسب برای نخستین سفر فضایی بود. بر اساس اطلاعات کسب شده، مقامات شوروی گمان برده بودند که برنامه اولین سفر فضایی آمریکا در روز ۲۰ آوریل ۱۹۶۱ اجرا میشود. آنان مصمم بودند فضانورد خود را قبل از آن تاریخ به فضا بفرستند. در عمل، اولین فضانورد آمریکایی تا یک ماه بعد از آن تاریخ پرواز نکرد. برنامه آمریکا برای فرستادن فضانورد به بلندپروازی برنامه شوروی نبود، و فضاپیمای آمریکایی مرکوری برای پرواز به مدار زمین طراحی نشده بود، بلکه قرار بود پروازی کوتاه در مسیر پرتابهای (Ballistic) زیر مدار زمین در ارتفاع حدود ۱۰۰ مایلی داشته باشد. اما بر اساس تعاریف رسمی، میشد همین پرواز کوتاه را «اولین پرواز فضایی» دانست. به همین علت، بازه زمانی بین روزهای ۱۱ تا ۱۷ آوریل همان سال برای اولین پرواز فضایی شوروی در نظر گرفته شد.
یوری گاگارین در ساعت شش و هفت دقیقه صبح روز چهارشنبه ۱۲ آوریل ۱۹۶۱ به وقت مسکو، از (پایگاه فضایی بایکونور با فضاپیمای وستوک-۱ (نام و شماره سریال Vostok 3KA-2 و با رمز پرواز «درخت سرو» به عنوان نخستین فضانورد جهان به مدار زمین پرواز کرد. متخصصان در مرکز کنترل پرواز، به وسیله سه کانال رادیویی و یک کانال تلویزیونی با گاگارین در مدار زمین ارتباط داشتند. نخستین جملههایی که گاگارین به زمین مخابره کرد این بود: پرواز به خوبی ادامه دارد، دید خوبی دارم، من زمین را میبینم، خیلی زیبا است».مشهور است که گاگارین در حال اوج گرفتن به مدار زمین، آهنگ یک سرود میهنپرستانه روسی را زمزمه میکرده. این سرود «مام میهن میشنود» نام دارد؛ شعر این سرود اثر یوگنی دولماتوسکی و آهنگ آن اثر دمیتری شوستاکوویچ آهنگساز پرآوازه روسی است. ابیات اول این آهنگ چنین هستند:
مام میهن میشنود
مام میهن میداند
که فرزندش تا کجای آسمانها پرواز کردهاست..
در حالی که گاگارین در مدار زمین پرواز میکرد، درجه نظامی او به افتخار موفقیتش از ستوانی به سرهنگی ارتقاء پیدا کرد.
مدارگرد حامل یوری گاگارین پس از آنکه ۱۰۸ دقیقه با سرعت ۲۷٬۴۰۰ کیلومتر در ساعت، یکبار زمین را دور زد، اولین فضانورد جهان را به سلامت به زمین بازگرداند و بدینسان افتخاری بینظیر برای یوری گاگارین و کشورش، اتحاد جماهیر شوروی سابق به ارمغان آورد. مداری که یوری گاگارین سوار بر وستوک-۱ پیمود، مداری بیضی شکل بود که حداقل ۱۶۹ و حداکثر ۳۱۵ کیلومتر از سطح متوسط زمین فاصله داشت و صفحه مدار با صفحه استوای زمین زاویهای ۶۵ درجهای میساخت تا فرود گاگارین را در خاک شوروی تضمین نماید.
گاگارین پس از ۱۰۸ دقیقه پرواز و یک دور گردش کامل در مدار زمین، در ۲۶ کیلومتری جنوب غربی شهر انگلس در منطقه ساراتوف فرود آمد. این نقطه از منطقه پیشبینی شده برای فرود فاصله زیادی داشت و کسی برای استقبال از او حاضر نبود. آنا آکیمووا تاتارووا، همسر جنگلبان محلی و نوه ۶ سالهاش اولین کسانی بودند که گاگارین را پس از فرود دیدند. یوری گاگارین ماجرا را اینگونه تعریف میکند.
آنها وقتی مرا با لباس و کلاه فضایی و چتر نجاتم دیدند، ترسیدند و عقب رفتند. من به آنها گفتم نگران نباشید من هم مثل شما شهروند شوروی هستم، همین الان از فضا برگشتم و دنبال تلفن میگردم که به مسکو زنگ بزنم.
گاگارین پس از تماس تلفنی با دفتر نیروی هوایی، پیامی به این مضمون فرستاد: «پیامی برای نیروی هوایی، ماموریت با موفقیت انجام شد، در این موقعیت (…) فرود آمدم، حالم خوب است، ضربدیدگی و شکستگی هم ندارم. گاگارین
مرگ ناگهانی یوری گاگارین
در سال ۱۹۶۲، یوری گاگارین به سمت معاونت شورای عالی اتحاد شوروی منصوب شد، اما پس از مدتی به مرکز فضانوردی شوروی در «شهرک ستارهها» بازگشت و به مدت ۷ سال در گروهی کار کرد که هدفشان طراحی فضاپیماهایی با قابلیت استفاده مجدد بود. وی پس از مدتی به سمت معاون مدیریت شهرک ستارهها انتخاب شد، و همزمان به تمریناتش به عنوان خلبان هواپیمای جنگنده ادامه داد. در روز ۲۷ مارس ۱۹۶۸، هواپیمای میگ-۱۵ یوری گاگارین و مربی پروازش طی یک پرواز تمرینی دچار سانحه شد و سقوط کرد و هردو سرنشین آن کشته شدند.
بر اساس نتایج پژوهشی که در سال ۱۹۸۶ انجام گرفت، تلاطم ناشی از پسسوز موتور جت یک فروند هواپیمای سوخو-۱۱ احتمالا باعث شده که گاگارین و مربیاش کنترل هواپیمایشان را بهطور مرگباری از دست بدهند. بدی هوا در روز سانحه نیز مطمئنا در این سقوط بیتاثیر نبودهاست.
الکسی لئونوف، کیهاننورد روسی و همکار گاگارین، در کتابش با عنوان «دو روی ماه» نظریه مشابهی در مورد این سانحه ارائه دادهاست. او در همان روز در نزدیکی محل حادثه در حال پرواز با بالگرد بوده، نقل کرده که «دو صدای غرش مهیب» از دور شنیدهاست. الکسی گزارش پژوهش ۱۹۸۶ را تأیید کرده و نتیجه گرفته که هواپیمای دوم (که او به اشتباه سوخو-۱۵ نامیده) در ارتفاع پایینتر از حدمجاز در حال پرواز بوده، و «به خاطر بدی هوا، و بدون اطلاع از اینکه بیشتر از ۲۰–۱۰ متر با هواپیمای گاگارین فاصله ندارد، اقدام به شکستن دیوار صوتی کردهاست». تلاطم شدید ناشی از این اقدام، هواپیمای گاگارین را بیثبات کرده و به چرخش مرگباری فرستاد. نخستین صدای غرش مهیب ناشی از شکستن دیوار صوتی و دومین صدا ناشی از انفجار هواپیمای گاگارین بودهاست. وی فاصله زمانی شنیدن صدای غرش موتور هواپیمای اول و بعد انفجار هواپیمای گاگارین را تنها ۱ تا ۲ ثانیه روایت میکند و بر اساس همین نظر معتقد است فاصله دو هواپیما در حدود ۱۰ تا ۱۵ متر میبودهاست. اما وی مطمئن نیست این تداخل مسیر پروازی سهوی یا عمدی بودهاست.
در سال ۲۰۰۷ پیشنهادی مطرح شد مبنی بر اینکه پژوهشهای جدیدی در مورد سقوط یوری گاگارین با استفاده از فناوری نوین انجام گیرد. اما دولتمردان روسیه نیاز به انجام پژوهشهای مجدد را غیرضروری دانستند. تمامی قطعات جمعآوری شده از لاشه میگ-۱۵ یوری گاگارین در محفظههای سربسته نگهداری میشود و امکان پژوهش روی آنها در آینده وجود دارد.
آرامگاه دیوار کرملین Некрополь у Кремлёвской стены
گورستانی در کنار کاخ کرملین و میدان سرخ در شهر مسکو، و محل به خاک سپاری برخی از افراد برجسته است. با روی کار آمدن کمونیسم در روسیه دو مقبره در زیر دیوار کرملین برای نگهداری بقایای ۲۴۰ نفر از شرکتکنندگان در انقلاب اکتبر سال ۱۹۱۷ ساخته شد. از افراد مشهوری که در این مقبره مدفون هستند میتوان به شارل روتنبرگ، ماکسیم گورکی، سرگئی کارالیوف و یوری گاگارین و ژوزف استالین میشه اشاره کرد.